کد مطلب:216579 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:260
خاک سپاری امام کاظم در مقبره ی قریش
جنازه ی آن امام مظلوم و شهید را به محل نگهبانان و نوكران دولت عباسی آوردند، مردم اجتماع كرده بودند و در شهر غلغله افتاد، سلیمان بن ابی جعفر (یكی از پسران منصور دوانیقی كه عموی هارون بود) در قصر خود كه در كنار شط قرار داشت، صدای مردم را شنید و از جریان اطلاع یافت، غلامان خود را جمع كرده و به آنها گفت: با ضرب و زور جنازه را بگیرید تا با احترام آن را به قبرستان بنی هاشم و قریش روانه سازیم.
سلیمان با سر و پای برهنه بیرون آمد و گریبان چاك كرد و كنار جنازه آمد، حكم كرد ندا كنند: «هر كه می خواهد نظر كند بر طیب پسر طیب، بیاید به جنازه ی موسی بن جعفر (ع) نظر كند»، همه ی مردم بغداد اجتماع كردند، و با ناله و شیون جنازه را تا قبرستان قریش تشییع نمودند.
سلیمان بر حسب ظاهر دستور داد با كفنی كه به دو هزار و پانصد دینار خرج آن شده بود و همه ی قرآن را بر آن نوشته بودند، آن حضرت را كفن كردند و با احترام به خاك سپردند.
هارون بر حسب ظاهر در ضمن نامه ای برای عمویش سلیمان، كار او را ستود و نوشت كه سندی بن شاهك ملعون آن كارها و ظلم ها را بدون رضایت من به موسی بن جعفر (ع) كرده است، و من از روش تو خشنود شدم. [1] .
[ صفحه 106]
سلیمان با سر و پای برهنه بیرون آمد و گریبان چاك كرد و كنار جنازه آمد، حكم كرد ندا كنند: «هر كه می خواهد نظر كند بر طیب پسر طیب، بیاید به جنازه ی موسی بن جعفر (ع) نظر كند»، همه ی مردم بغداد اجتماع كردند، و با ناله و شیون جنازه را تا قبرستان قریش تشییع نمودند.
سلیمان بر حسب ظاهر دستور داد با كفنی كه به دو هزار و پانصد دینار خرج آن شده بود و همه ی قرآن را بر آن نوشته بودند، آن حضرت را كفن كردند و با احترام به خاك سپردند.
هارون بر حسب ظاهر در ضمن نامه ای برای عمویش سلیمان، كار او را ستود و نوشت كه سندی بن شاهك ملعون آن كارها و ظلم ها را بدون رضایت من به موسی بن جعفر (ع) كرده است، و من از روش تو خشنود شدم. [1] .
[ صفحه 106]
[1] انوار البهيه، محدث قمي، ص 215.